رباعی شماره‌ی ۹۲۵


گفتم به خدا: ببین بشر درگیر است
بفرست پیمبری که دیگر دیر است‎

گفتا که: به دست مسلمین شمشیر است
پیغمبر من مگر ز جانش سیر است؟!

«رباعی قبلی      رباعی بعدی»






این شعر را با دوستانتان به اشتراک بگذارید