رباعی شماره‌ی ۲۹۸


رندی قدمی به وادی بلخ زدی
بی‌وقفه به دورش پشه‌ای چرخ زدی‎

گفتش که ز جان من چه می‌خواهی تو
پاسخ که «شراب» و خنده‌ای تلخ زدی


«رباعی قبلی      رباعی بعدی»






این شعر را با دوستانتان به اشتراک بگذارید