رباعی شماره‌ی ۳۸۶


شب رفت و ز باده جرعه در جام نماند
از عمر دقایقی سرانجام نماند‎

دریاب دم و ببین که در خاطر ما
جز زمزمه‌های شعر خیّام نماند

«رباعی قبلی      رباعی بعدی»






این شعر را با دوستانتان به اشتراک بگذارید