رباعی شماره‌ی ۵۶۰


شب بود و من و برق دو چشمان سیاه
از او همه عشوه بود و از من همه آه‎

شب رفت و سحر رسید و خورشید دمید
من ماندم و روز و حسرت روی چو ماه

«رباعی قبلی      رباعی بعدی»






این شعر را با دوستانتان به اشتراک بگذارید